کد مطلب:50446 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:255

سخت ترین مانع تربیت حقیقی











بنابر تعلیمات امیرمومنان علی (ع) سخت ترین مانع تربیت حقیقی انسان، دنیای نكوهیده است كه راه انسان به سوی اتصاف به كمالات والای انسانی، جز با گسستن از آن هموار نمی شود. البته باید توجه داشت كه دنیای نكوهیده، زندگی این جهانی و كار و تلاش و مبارزه نیست، بلكه دنیای نكوهیده، آن نسبت پست و نفسانی است كه انسان با چیزی از امور این عالم برقرار می كند و تا این نسبت پست رفع نشود، انسان از پستیها به سوی والاییها سیر نمی كند. برای تبیین این موضوع، توجه به این امر ضروری است كه «دنیا» و «عالم» یكی نیستند و واژه ی «دنیا» نیز تنها به یك معنا استعمال نشده است.

واژه ی «دنیا» صفت است (دنی، ادنی، دنیا) «دنیا» مونث «ادنی» است كه اگر آن را از «دنی» بگیریم به معنای پست تر و پست ترین و اگر از «دنو» بگیریم به معنای نزدیكتر و نزدیكترین است،[1] اما «عالم» اسم است و از «علم» گرفته شده است. «علم» یعنی نشانه

[صفحه 51]

و علامت. راغب اصفهانی لغت شناس بزرگ می گوید «علم» اثر و نشانه ای است كه شی ء به وسیله ی آن معلوم می شود، مانند «علم الطریق» یعنی نشانه ی راه و «علم الجیش» یعنی پرچم سپاه،[2] و «عالم» جلوه خداست، معلم حق است، نشانه و آلتی است كه بر خالق و صانع خود دلالت می كند.[3] .

با این عنایت، دنیا، دو دنیاست، دنیایی نكوهیده و بازدارنده و دنیایی ستوده و رساننده. دنیای نكوهیده، صفت فعل آدمی و آن رابطه ی پست و تباهی است كه انسان نامهذب با عالم برقرار می كند. دنیای نكوهیده دلبستگی پست به امری از امور این عالم است، هر چه كه باشد و این سخت ترین مانع تربیت حقیقی است. و دنیای ستوده، مرتبه ای از عالم است كه پایین ترین مراتب وجود است و خود، جلوه خدا و معلم حق و نشانه و آلتی است كه بر خالق هستی دلالت می كند و بستر سیر به سوی آخرت و مقدمه ی كسب كمالات است. امام خمینی (ره) در این باره چنین فرموده است:

«تا انسان به آمال خودش پشت نكند، به دنیا پشت نكند، جلو نمی رود. دنیا كه همان آمال آدم است. دنیای هر كس، همان آمال اوست... دنیا تكذیب شده است و عالم طبیعت تكذیب نشده است. دنیا تكذیب شده است. دنیا همان است كه پیش شماست. خود شما وقتی توجه به نفستان دارید، خودتان دنیایید. دنیای هر كس، آن است كه در خودش است. اما شمس و قمر و طبیعت، هیچ تكذیب نشده است، از اینها تعریف شده است، اینها مظاهر خداست. آنچه انسان را از ساحت قدس و كمال بعید می كند، دنیاست و آن هم پیش خود آدم است.»[4] .


چیست دنیا. از خدا غافل بدن
نه قماش و نقده و میزان و زن


مال را كز بهر حق باشی حمول
نعم مال صالح خواندش رسول


آب در كشتی هلاك كشتی است
آب اندر زیر كشتی پشتی است[5] .

دنیای نكوهیده همان ارتباط پست و نفسانی انسان با عالم است و دنیای ستوده زندگی این جهانی است كه وسیله ای برای كسب كمالات و تدارك سعادت ابدی است. امام خمینی (ره) در تبیین این دو دنیا چنین نوشته است:

«جناب محقق خبیر و محدث بی نظیر، مولانا مجلسی- علیه الرحمه- می فرماید: بدان، آنچه از مجموع آیات و اخبار ظاهر می شود، به حسب فهم ما، این است كه دنیای

[صفحه 52]

مذمومه مركب است از یك اموری كه انسان را بازدارد از اطاعت خدا و دوستی او و تحصیل آخرت. پس دنیا و آخرت با هم متقابلند. هر چه باعث رضای خدای سبحان و قرب او شود، از آخرت است، اگر چه به حسب ظاهر از دنیا باشد، مثل تجارات و زراعات و صناعاتی كه مقصود از آنها معیشت عیال باشد برای اطاعت امر خدا و صرف كردن آنها در مصارف خیریه و اعانت كردن به محتاجان و صدقات و بازایستادن سوال از مردم و غیر آن و اینها همه از آخرت است، گرچه مردم آن را از دنیا دانند. و ریاضات مبتدعه و اعمال ریائیه، گرچه با تزهد و انواع مشقت باشد، از دنیاست، زیرا كه باعث دوری از خدا شود و قرب به سوی او نیاورد، مثل اعمال كفار و مخالفان. انتهی...

فقیر گوید كه می توان گفت كه دنیا گاهی گفته می شود به نشئه ی نازله ی وجود كه دار تصرم و تغییر و مجاز است و آخرت به رجوع از این نشئه به ملكوت و باطن خود كه دار ثبوت و خلود و قرار است. و این نسئه از برای هر نفسی از نفوس و شخصی از اشخاص متحقق است. بالجمله از برای هر موجودی، مقام ظهور و ملك و شهودی است و آن مرتبه ی نازله ی دنیاویه آن است و مقام بطون و ملكوت و غیبی است و آن نشئه ی صاعده ی اخرویه ی آن است. و این نشئه ی نازله ی دنیاویه، گرچه خود بذاته ناقص و اخیره ی مراتب وجود است، ولی چون مهد تربیت نفوس قدسیه و دارالتحصیل مقامات عالیه و مزرعه ی آخرت است، از احسن مشاهد وجودیه و اعز نشات و مغتنم ترین عوالم است پیش اولیا و اهل سلوك آخرت. و اگر این مواد ملكیه و تغییرات و حركات جوهریه ی طبیعیه و ارادیه نبود و خدای تعالی مسلط نكرده بود براین نشئه، تبدلات و تصرمات را، احدی از نفوس ناقصه به حد كمال موعود خود و دار قرار و ثبات خود نمی رسید و نقص كلی در ملك و ملكوت وارد می شد. و آنچه در لسان قرآن و احادیث وارد شده از مذمت این عالم، در حقیقت به خود او رجوع نمی كند، به حسب نوع و اكثریت، بلكه به توجه به آن و به علاقه قلبیه و محبت به آن رجوع می كند.

پس معلوم شد كه از برای انسان دو دنیا است، یكی ممدوح و یكی مذموم. آنچه ممدوح است، حصول در این نشئه (است) كه دارالتربیه و دارالتحصیل و محل تجارت مقامات و اكتساب كمالات و تهیه ی زندگانی سعادتمند ابدی است كه بدون ورود در اینجا امكان پذیر نیست، چنانكه حضرت مولی الموحدین و امیرالمومنین- صلوات الله علیه- در یكی از خطبه های خود می فرماید، پس از آنكه شنید از یك نفر كه ذم دنیا می كند:

[صفحه 53]

«ان الدنیا دار صدق لمن صدقها و دار عافیه لمن فهم عنها و دار غنی لمن تزود منها و دار موعظه لمن اتعظ بها. مسجد احباء الله و مصلی ملائكه الله و مهبط وحی الله و متجر اولیاء الله. اكتسبوا فیها الرحمه و ربحوا فیها الجنه.[6] .

(دنیا خانه ی راستی است برای كسی كه آن را راستگو انگاشت و خانه ی تندرستی است آن را كه شناختش و باور داشت و خانه ی بی نیازی است برای كسی كه از آن توشه اندوخت و خانه ی پند است برای آن كه از آن پند آموخت. مسجد محبان خداست و نمازگاه فرشتگان او و فرود آمدنگاه وحی خدا و تجارتجای دوستان او).

و قول خدای تعالی:

(و لنعم دار المتقین.)[7] .

خانه ی تقوا نیكو منزلی است.

به حسب روایت عیاشی از حضرت باقر- علیه السلام- تفسیر به دنیا شده است.[8] پس عالم ملك كه مظهر جمال و جلال است و حضرت شهادت مطلقه است، به یك معنی مذمتی ندارد و آنچه مذموم است، دنیای خود انسان است به معنی وجهه ی به طبیعت و دلبستگی و محبت آن است كه آن منشا تمام مفاسد و خطاهای قلبی و قالبی است.»[9] .

دنیا به معنای نكوهیده ی آن مانع اصلی تربیت كمالی و دوستی آن ریشه و اساس هر گناه و نافرمانی و منشا هر تباهی و بدبختی است، چنانكه پیشوای پارسایان ، علی (ع) فرموده است:

«ایاك و حب الدنیا، فانها اصل كل خطیئه و معدن كل بلیه.»[10] .

برتوست دوری از دوستی دنیا، پس بدرستی كه دنیا اصل و ریشه ی هر گناهی و جایگاه اقامت هر بلایی است.

پیشوای موحدان، علی (ع) دلبستگیهای پست را سبب همه ی گناهان معرفی كرده و فرموده است:

«حب الدنیا راس كل خطیئه.»[11] .

[صفحه 54]

دوستی دنیا سرآغاز همه ی خطاهاست.

در دیدگاه امیرمومنان علی (ع) دوستی دنیا، خود بزرگترین اشتباه آدمی و دروازه ی ورود به همه ی بدیها و زشتیهاست، چنانكه فرموده است:

«اعظم الخطایا حب الدنیا.»[12] .

بزرگترین خطاها دوستی دنیاست.

پیشوای پارسایان سخت ترین مانع تربیت حقیقی را دنیای نكوهیده دانسته و آن را سبب گمراهی آدمی و مایه ی تباهی و درگاه بدبختی و كشتزار بدی معرفی كرده است تا انسانها با شناخت این مانع به رفع آن اقدام كنند و بهترین مقتضی تربیت را فراهم نمایند:

«الدنیا تغوی.»[13] .

دنیا گمراه می كند.

«الدنیا مصرع العقول.»[14] .

دنیا لغزشگاه خردهاست.

«الدنیا منیه الاشقیاء.»[15] .

دنیا آرزوی بدبختان است.

«الدنیا غنیمه الحمقی.»[16] .

دنیا غنیمت كم خردان است.

«الدنیا سوق الخسران.»[17] .

دنیا بازار زیان است.

«الدنیا مزرعه الشر.»[18] .

دنیا كشتزار بدی است.

بنابراین، دنیای نكوهیده سدی سخت در برابر انسان است و تا این مانع رفع نشود، راه اتصاف به كمالات الهی هموار نمی گردد.


صفحه 51، 52، 53، 54.








    1. ن. ك: لسان العرب، ج 2، صص 421 -419.
    2. المفردات، ص 344.
    3. نهج البلاغه.
    4. امام روح الله خمینی، تفسیر سوره ی حمد، دفتر انتشارات اسلامی، قم، صص 57 -56.
    5. جلال الدین محمد بلخی (مولوی)، مثنوی معنوی، به كوشش توفیق- ه. سبحانی، چاپ دوم، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1374 ش. دفتر اول، صص 75 -74.
    6. نهج البلاغه، حكمت 131.
    7. قرآن، نحل / 30.
    8. ابوالنضر محمد بن مسعود السلمی العیاشی، تفسیر العیاشی، تحقیق هاشم الرسولی المحلاتی، المكتبه العلمیه الاسلامیه، طهران، ج 2، ص 258.
    9. امام روح الله خمینی، چهل حدیث، چاپ ششم، موسسه ی تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1374. صص 121 -120.
    10. جمال الدین محمد خوانساری، شرح غررالحكم و درر الكلم، با مقدمه و تصحیح و تعلیق میر جلال الدین حسینی ارموی، چاپ سوم، انتشارات دانشگاه تهران، 1360 ش. ج 2، ص 395.
    11. همان، ج 3، ص 395.
    12. همان، ج 2، ص 398.
    13. همان، ج 1، ص 16.
    14. همان، ص 230.
    15. همان، ص 183.
    16. همان، ص 280.
    17. همان، ص 106.
    18. همان، ص 183.